من صفرم، تو دویی
با تو بیستم ، بی تو نیستم
غم جدا شدن از تو در دلم نحیفم زخمها بوجود آورد.
آه، نمیدانم با این زخمها چه کنم...
چه دعا بهتر از این : گریه ات از سر شوق
خنده ات از ته قلب ، نشود هیچ غروبت غمناک...
عطر حرفات واسه من بوی گل شقایقه.
با تو بودن واسه من قشنگترین دقایقه.
همیشه ساحل دلت رو به خدا بسپار، خدا خودش
قشنگترین قایق رو برات میفرسته...
آهای ناز نمکدار، منم عاشق تب دار
ببین دل تو دلم نیست ، واسه لحظه دیدار
تو صمیمی تر از آنی که دلم می پنداشت
دل تو با همه آینه ها نسبت داشت
تو همان ساده سر سبز نجیبی که
خدا در میان دل پاکت ، صدف آینه کاشت...
با عشق دوست ماند وبا یار بیقرار
از دوست درد ماند و از یار یادگاری...
نظرات شما عزیزان: